صدایی از درون به او نهیب می زد:(ای ابله !ای دیوانه!نابغه!!!بچه شدی؟!)شایدم خر شدی!آره یه دراز گوش!
احساس بدی داشت .انگار قدش کوتاه شده بود و دست و پایش داراز!شاید گوش هایش هم در حال دراز شدن بود!دست و پایش که تا سم شدن راه درازی نداشت!!!سلانه سلانه خود را به آینه رساند.چشمانش را به هم فشرد از نگریستن به خود وحشت داشت.می ترسید آدم دیگری را درون آینه ببیند.آدمی با گوش های دراز!او فقط بازی کرده بود یک بازی وحشتناک.همه چیز از یک شوخی شروع شد و حالا زندگی اش به آن شوخی بسته بود.نه راه پس داشت و نه راه پیش!پشت پنجره ایستاد اگر می خواست تا مرگ راه درازی نبود اگر خود را به ساختمان روبه رویی می رساند و با یک شیرجه ...در آن صورت مغز پر اندیشه اش همانند یک هنوانه متلاشی می شد و جهان از داشتن نابغه ایی چون او محروم !!!نه او این را نمی خواست.چه فکر کرده بود.چه دیده بود و چه شنیده بود.....حالا می فهمید که بازی دوران بزرگسالی و بچگی چقدر متفاوت است!همانند دنیاهایشان!خواسته هایشان و آرزوهایشان.
حسرت روزهای کودکی هیچ وقت رهایش نمی کرد....
به یاد جمله ایی افتاد که روزی در رادیو شنیده بود.اسقفی بر روی سنگ قبرش چنین نوشته است:
در کودکی دلم می خواست دنیا را تغییر دهم اما به سن جوانی که رسیدم دریافتم دنیا بی نهایت بزرگ است پس تصمیم گرفتم سرزمینم را تغییر دهم اما نشد و در سن میانسالی تصمیم گرفتم فقط خانواده ام را تغییر دهم و حال که در بستر مرگم به این نتیجه رسیده ام که ای کاش اول خودم را تغییر می دادم.در آن صورت می توانستم خانواده ام را تغییر دهم و کسی چه می داند شاید می توانستم سرزمینم یا حتی کل دنیا را تغییر دهم.....
سلام...حسرت روزهای کودکی...زیاد بهش فکر کردم...ولی واقعا اگه وقتی میبینیم شرایط اونی نیست که ما می خوایم چقدر خوبه که بتونیم خودمونو تغییر بدیم...شاد باشی...
سلام من وبتونو دیدم وبرام جالب بود امیدوارم که موفق باشید.در ضمن خوشحال میشم که بهم سربزنید
سلام تو هم هم اسم منی وبت خیلی باحاله مطالب قابل فکر کردن خوبی داری
سلام وبت خیلی ساده روان است افرین که انقدر راحت مینویسی
سلاممرسی که بهم سر زدی اما کاش یکم میخوندی مطالبمو یک سرمم به اخر وبم میزدی
سلام عزیز وبلاگ ساده و قشنگی داری
به من هم سر بزن
سلام....
خوبی......؟
از راهنمایتون ممنونم.....
متنتون هم واقعا قشنگ
راستی من شما را لینک میکنم اگر خواستید من را لینک کنید....
سلام زهرا جون خوشحال میشم که با شما اشنا بهشم
وبلگ خوبی و سادهای داره به من سر به زن.........
تا بعد .....................
سلام....خوبی....ممنون که لینکم کردی.....دوباره متنت را خوندم و کیف کردم....اگر دوباره سر بزنی خوشحال می شم....
نه خسته باد ..
سلام دوست عزیز
خسته نباشی
وبلاگ قشنگی داری به ما هم سر بزن
موفق باشی
بای بای
سلام
خواستم بگم منم دوست دارم یک چیز متفاوت بنویسم. اما...
سلام
خانوم ایرانی
وبلاگ خوبی دارید
خوشحال میشم درباه وبلاگم نظر بدید
هر چند از نظر محتوایی با مال شما فرق داره
ولی خوشحال می شم تبادل لینک کنیم با هاتون